(( به نام یزدان پاک )) کلام نخست از "شار" 1 دیروز تا شهر امروز، فرسنگها فاصله است . شار دیروز پر بود از کوچه های پیچ در پیچ ، حیاط و باغچه ، بوی کاهگل خیس خورده و هیاهوی کودکانی که به کوچه پس کوچه های شهرشان جان می بخشیدن و اما شهر امروز .... در میان این آسمان خراشها و بزرگ راهها و آزادراهها که آزادی نمی دهد به انسان امروز ، هرکسی آسایش دارد ولی آرامش نه !! شهر یک موجود زنده است که از ما متولد می شود ، با مراقبتها و توجهات ما بزرگ می شود و ما می توانیم شاهد رشد و بالیدن آن باشیم . شهری که آرامش داشته باشد ، شهری که کالبدی شایسته باشد برای روح بزرگ انسانی ، شهری که خاطره بیافریند و خود خاطره شود ... برای داشتن شهری اینچنین هرکس با ید خود را ازآن شهر و شهر را ازآن خود بداند ، که در اینصورت مراقبت و حفظ آن (( وظیفه )) نیست . بلکه (( باید ))ی است اجتناب ناپذیر ! امروز دیگر شهردار نمی تواند به تنهایی شهر را نگاه دارد و یا بسازد . بلکه شهروندان را مهیا می کند برای آنکه از شهر خودشان ، خاستگاه آرزوها و آمالشان و آسایشگاه روح و جسمشان نگاهداری کنند . امروز دیگر هر شهروند یک شهر، یار است . شهر خویش را یاری می دهد . برای زیباتر شدن ، برای مطرح شدن و برای توسعه همه جانبه . امروز دیگر هر شهروند یک شهردار است که با همت و عزم راسخش شهر را می سازد و نگاه می دارد . امروز فصل جدیدی در کارنامه شهری شهرداری امیرکلا گشوده می شود که در آن هر شهروند امیرکلایی شهر را بخشی از زندگی خویش می بیند و آستین همت را بالا زده و دست در دست شهردار و شورای شهر ( یا علی می گوید ) و به حفظ شهر خویش کمک می کند . از همین امروز با طلوع آفتاب زیبای تابستانی سلامی دوباره می کنیم به شهر خویش ، به زمینش ، هوایش ، درختانش ، خیابانهایش ، کوی و برزن و محله هایش و تمام فعالیتهایی که در آن شکل می گیرد ، فکر می کنیم و احترام می گذاریم چراکه حیات ما بسته به حیات آنست . ما را یاری کنید تا با شما شهروندان عزیز ، برای شما ، شهری زیباتر بسازیم . از این به بعد هر هفته منتظر پیامها و مطالب شهروندی ما باشید . 1- شار : در قدیم به شهر گفته می شد . |